کی بود کی بود ؟ من نبودم ... دستم نبود تقصیر آستینم بود ...
|
|
کی بود کی بود ؟ من نبودم ... دستم نبود تقصیر آستینم بود ...
کی بود کی بود ؟ من نبودم ... اگر بودم دیگه نیستم !
در کودکی ، کی بود کی بود بازی می کردیم ، این پرسش در جمع می گشت و بالاخره یکی بود که باید می سوخت تا برنده تعیین می شد . فکر می کنم فرهنگ ما سرشار از گوشه ها و کنایه هایی است بسیار تاثیرگذار - وقتی آن ها را بشناسی و از شرایط سیاسی و اجتماعی روزگار به کار گرفتن شان آگاه باشی می شود گفت که تاریخ این دیار را شناخته ای . تاریخی که مدام مکرر می شود انگار در سرنوشت ما این تکرار حک شده و به صورت اجباری ناگزیر درآمده است . از کوچک تا بزرگ ما درگیر این تکرارها بوده ایم و هستیم . و ؛ خواهیم بود .
من هم در این بازی تکراری به جایی رسیده ام که امروز شما دوستان خواننده مطالبم مرا در آن جا می بینید . پشیمانی در کار نیست . تلاش کرده ام وظیفه ام را انجام دهم . حقیقت را بگویم ، بنویسم چشم بر کاستی ها ، دروغ ها ، ناروایی ها و نامردمی ها نبندم . بهایش را هم به سهم خودم پرداخته ام . خیلی از جاها با نگرانی و ترس ، با تمام وجود لرزیده ام . دوستانی یافته ام و دشمنانی . مورد تمجید و تحسین قرار گرفته ام و گاهی هم توهین و ناسزا شنیده ام در هر حال به گمانم به وظیفه ام عمل کرده ام . مگر می شود بر ناروایی ها و ستم ها و بر فقر فرهنگی جامعه چشم ها را بست و سکوت کرد ؟ اصلا چرا باید این کار را کرد ؟ مگر آن که یا به راستی خسته شده باشی یا از تهدید و توهین فراری باشی و یا اصلا کار خودت را بی فایده دیده باشی . برای من هیچ کدام از این ها که نوشتم نبوده و نیست . حاضر بوده ام و حاضر هستم هر عذابی را تحمل کنم و هر بهایی را برای به دست آوردن آن چه ایمان دارم صحیح است بپردازم اما ... . اما ... همه آن چیزهایی که در بالاتر از این سطور درست مثل بالاتر از خطر نام همان سریال آشنا بوده است . هم خسته ام کردند هم از تهدید و توهین و ناسزا بی زار و زاریم و هم با وجود تمام دوستانی که یافته ام ، همراهان ، هم فکرها و عزیزانی که در خواندن نوشته هایم با من شریک شده اند احساس بیهودگی می کنم . آیا توانسته ام به پرسش های شما پاسخ داده باشم ؟
دوستدارتان دیگر پیمان
نظرات شما عزیزان:
|
سه شنبه 27 مرداد 1394برچسب:,
|
|
|
|
|